‌مدتی بود این کتاب را تهیه کرده بودم ولی فرصتی برای مطالعه نداشتم تا اینکه بالاخره فرصتی ساختم. :)
کتاب طلوع روز چهارم به قلم 《 فاطمه سلیمانی ازندریانی》، با زبانی روان و شیرین به نحوه‌ی ولادتِ مولود کعبه می‌پردازد و از لحظه‌ی شکافته شدن دیوار کعبه هنگامِ ورود مادر گرانقدر ایشان، شروع می‌شود.

در ادامه، همراهی چهار زن بهشتی با خانم “فاطمه بنت اسد” را روایت می‌کند و خواننده شاهدِ مادرانگی‌های این چهار زن آسمانی در قالبِ داستان‌های تو در تو و جذاب است.
این اثر شگفت‌انگیز به شیوه ای روایی نقل شده و برای علاقه‌مندان به ادبیات داستانی مذهبی مناسب است.
✍? برشی از کتاب
 ” چگونه باور کنم روشنی درون خانه را و وسعت گرفتن دیوارها را؟ آیا به راستی این زن هاجر است؟ هاجر مگر برده نبود؟ برده ای سیه چهره! آیا در بهشت رنگ از رخسارش برگشته و گندم گون شده؟ هر چهار نفرشان وقاری گران سنگ دارند همچون شاهزادگان؛ اما هاجر همچون ملکه ای می خرامد. ملکه ای که گویی سال ها بر اریکه قدرت تکیه زده و بر سرزمینی حکم رانده و لشکری گوش به فرمان داشته. اگر خود نمی گفت که هاجر است گمان می کردم که او بلقیس است، همسر سلیمان نبی. اویی که بر سرزمین صبا حکم رانده و فرمانروایی کرده. اما این زن هاجر است، کنیز ساره. هاجر کنیز بوده و این گونه فخر و فخامت دارد، ساره، بانوی او، چگونه زنی بوده؟ شاید به پاداش آن مشقت که در حیات دنیایی خود داشته در بهشت تاج بر سرش نهاده اند. بهشت؟ آیا به راستی او هاجر است و از بهشت آمده؟ بر خود نهیب می زنم: « فاطمه! در قدرت حق، تردید مکن! » “ 

موضوعات: معرفي كتاب, شاه پرک نوشت  لینک ثابت