شاه پرک






خون انار گردن پاییز است... ...
خون انار گردن پاییز است...

با این‌که اهل مطالعه‌ی دائم کتاب‌های شعر نیستم ولی برای تنوع، گاه خوانشی بر این کتاب‌ها می‌کنم.
یکی از این کتب، که از خواهرم امانت گرفتم، کتاب"خون انار گردن پاییز است…” نوشته: مژده لواسانی.
این کتاب، مجموعه اشعار و نوشته های گاه و بی گاهِ ایشان از سر دلتنگي (بر اساس گفته خويش) در طی چندین سال است.
این نوشته ها بر طبق قواعد ادبی استوار نیست و مجموعه‌ای احساسی است برآمده از دل، اما می توان گفت: شهرت ايشان، در چاپ های اين كتاب تاثير گذار است.
در چهار فصلِ این کتاب، با عناوينِ :«پاییزنگاری، مرثیه‌ای برای آب و آبرو، حواس شهر؛ پرت توست، كه روز واقعه رفته باشی»؛ مطالب عاشقانه، مذهبی … مشاهده می شود.

موضوعات: تصاوير, معرفي كتاب, شاه پرک نوشت  لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-02-04] [ 10:03:00 ب.ظ ]

يادت باشد ...
يادت باشد

كتاب هايي كه در تابستان مطالعه كرده بودم را مرور مي كردم كه ديدم اي دل غافل تابستان تمام شده و يكي از كتاب ها را اينجا ذكر نكرده ام، چون اگر يادتان باشد اولِ سالي قول داده بودم كه به تلافي سال قبل، با سرعت جت حركت كنم و كتاب هاي بيشتري مطالعه كنم و شما هم بايد شاهد باشيد.

بيشتر كه فكر كردم، يادم آمد بخاطر خرابي گوشي و در دسترس نبودن عكس ها، اين معرفي به فراموش سپرده شد.

آري دقيقا اواسط تابستان بود كه تازه شروع به خواندن كتاب كرده بودم كه مسافرت دو روزه پيش آمد و اين كتاب از بس برايم جذاب بود، همراه خودم به سفر بردم و در سفر، خواندنش تمام شد.

و اين كتابي نبود مگر كتاب يادت باشد كه خاطراتِ شهيد مدافع حرم، حميد سياهكالي مرادي، به روايت همسرِ شهيد كه با زبان ساده و روان توسط آقاي رسول ملامحسني به رشته تحرير در آمده است.

شهيدي كه دومين شهيد مدافع حرم استان قزوين است.

شهيد پاييزي كه در پاييز 89زائر كربلا شد، پاييز91 عقد كرد، پاييز 92ازدواج كرد و پاييز 94به شهادت رسيد.

(شايد حكمت فراموشي معرفي اين كتاب، اين بود كه در پاييز معرفي كنم.)

به اين كتاب، عاشقانه ترين كتاب مدافع حرم، لقب داده اند.

اين كتاب را با بغض شديد و گريه به پايان رساندم.

نكته هاي جالبي را مي توان در اين كتاب يافت و براي همه خصوصا جوانان، خواندنش لازم است و با خيال راحت مي توان به عزيزان و دوستان هديه داد.

در ادامه ماجرایی که رهبر انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری از کتاب یادت باشد تعریف کردند؛ را مي آورم: «یک کتابی تازه خوانده‌ام که خیلی برای من جالب بود. دختر و پسر جوان -زن و شوهر- متولّدین دهه‌ی ۷۰، می‌نشینند برای اینکه در جشن عروسی‌شان گناه انجام نگیرد، نذر میکنند سه روز روزه بگیرند! به ‌نظر من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی‌شان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به‌ خدای متعال متوسّل میشوند، سه روز روزه میگیرند. پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) میشود؛ گریه‌ی ناخواسته‌ی این دختر، دل او را میلرزاند؛ به این دختر -به خانمش- میگوید که گریه‌ی تو دل من را لرزاند، امّا ایمان من را نمیلرزانَد! و آن خانم میگوید که من مانع رفتن تو نمیشوم، من نمیخواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمه‌ی زهرا سرافکنده باشم! ببینید، اینها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست، مال سال ۹۴ و ۹۵ و مال همین سالها است، مال همین روزهای در پیش [روی] ما است؛ امروز این است. در نسل جوانِ ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک چنین حقیقت‌های درخشانی در آنها حضور دارد و وجود دارد؛ اینها را باید یادداشت کرد، اینها را باید دید، اینها را باید فهمید. فقط هم این [یک نمونه] نیست که بگویید «آقا! به یک گل بهار نمیشود»؛ نه، بحث یک گل نیست؛ زیاد هستند از این قبیل. این دو -زن و شوهری که عرض کردم- هر دو دانشجو بودند که البتّه آن پسر هم بعد میرود شهید میشود؛ جزو شهدای گران‌قدر دفاع از حریم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) است. وضعیّت این‌جوری است.»۱۳۹۷/۰۶/۱۵

موضوعات: معرفي كتاب, شاه پرک نوشت  لینک ثابت
[چهارشنبه 1398-07-17] [ 12:36:00 ق.ظ ]

نخل و نارنج ...

اکثر کتاب هایی که خوانده ام، اول کتاب را خوانده ام و بعد نویسنده را شناخته ام.
این بار برعکس شد.
با تعریفی که از کتاب شنیده بودم علیرغم اینکه برخی نظرات نویسنده کتاب برایم غیرقابل هضم هست و در مواردی مخالف هستم، اما به خود نهیب زدم، این بار ماقال دیگری از من قال را در نظر بگیرم.
هرچند، روزی که کتاب به دستم رسید هم زمان بود با اتفاقات و حواشی دیزی دورهمی، و دوباره  میخواستم شروع نکرده پایان بدهم به مطالعه این کتاب. اما با این تفاسیر، کتاب “نخل و نارنج” وحید یامین پور را30خرداد 98 شروع کردم.
دو فصل اول مرا دوباره وسوسه به کنار گذاشتن این کتاب می کرد ولی صبوری پیشه کردم و ادامه دادم و اول تیر ماه تمامش کردم.
کتابی که روایتگر گوشه هایی از زندگی نامه ی یکی از درخشان ترین ها در علم و تقوا، شیخ مرتضی انصاری(مرجع تقلید و یکی از نوادگان جابربن عبدالله انصاری‌)، هست.
البته روایتی که ملال آور نیست و جذابیت خاصی دارد.
در این کتاب، گوشه هایی از سفرها، هجرت ها، سختی های این عالم بزرگ، بگونه ای جالب روایت شده است.
پیشنهاد می کنم اگر فراغتی حاصل گردید، حتما مطالعه کتاب را در اولویت قرار دهید.

برش هایی از کتاب:
- در هر راندنی کشش و دعوتی نهفته است.
- نیت کن. زهد به نیت نیاز دارد. اگر بدون نیت باشد زهد نیست بلکه حسرت داشتن است در نداری.
- پرهیز پر پرواز او بود. با خود عهد کرده بود مذاقش را باطعم چیزی که برای زنده ماندنش ضرورتی نداشت، آشنا نکند. با هر چشیدن جدیدی، خواهش جدیدی متولد می شد و در هر خواهش جدیدی، ذلت جدیدی نهفته بود.
- فقر، فخر است؛ ولی تا وقتی انتخاب شود و اظهار نشود. وقتی که اظهار شود، هم فقر است و هم ضعف.

1561928295k_pic_adfeddfa-80a0-4003-9b64-7a570175c042.jpg

1561928291k_pic_e86ef458-7df1-457f-801a-ff2f1b877966.jpg

1561928289k_pic_2c54d544-883a-4434-8e1d-ed5fce57a952.jpg

موضوعات: معرفي كتاب, شاه پرک نوشت  لینک ثابت
[یکشنبه 1398-04-16] [ 05:11:00 ب.ظ ]