|
شاه پرک
|
|
|
با اینکه برنامه اولیهام، روزانه یک رنگآمیزی بود ولی دیدم وقت زیادی از من میبرد بنابراین تغییرش دادم به ماهی یک رنگآمیزی.
باور نمیکردم، حوصلهی رنگ آمیزی دوم را داشته باشم.
اما برای اینکه به خودم ثابت کنم چقدر به برنامهام پایبندم، در شبی از شبهای فروردین ماه، شروع کردم.
برایم جذابیت داشت، جادوی رنگها اسیرم میکرد، مرا به دنبال خود میکشید،…
وقتی کار تمام شد و سرم را بالا آوردم، دیدم نزدیکِ ۲ ساعت بی وقفه مشغول رنگ آمیزی بودم.
هرچند شاید مانند کتابخوانی، رهآورد قابل ذکری نداشته باشد ولی برایم لذت بخش بود و حسِ آشتی با مداد رنگیها به سراغم آمد.
و استراحتی بود برای رهایی از کشمکش و هیاهوی این روزها. ادامه »
کلیدواژه ها: آشتی, استراحت, به قلم خودم, توليدي, جادوی رنگ, شاه پرک نوشت, شاه پرک و رنگ آمیزی هایش, فروردین , مداد رنگی, کتابخوانی, کرونا موضوعات: شاه پرک نوشت, رنگ آمیزی های شاه پرک
لینک ثابت
[جمعه 1399-02-05] [ 07:58:00 ق.ظ ]
|
|
با اینکه اهل مطالعهی دائم کتابهای شعر نیستم ولی برای تنوع، گاه خوانشی بر این کتابها میکنم.
یکی از این کتب، که از خواهرم امانت گرفتم، کتاب"خون انار گردن پاییز است…” نوشته: مژده لواسانی.
این کتاب، مجموعه اشعار و نوشته های گاه و بی گاهِ ایشان از سر دلتنگي (بر اساس گفته خويش) در طی چندین سال است.
این نوشته ها بر طبق قواعد ادبی استوار نیست و مجموعهای احساسی است برآمده از دل، اما می توان گفت: شهرت ايشان، در چاپ های اين كتاب تاثير گذار است.
در چهار فصلِ این کتاب، با عناوينِ :«پاییزنگاری، مرثیهای برای آب و آبرو، حواس شهر؛ پرت توست، كه روز واقعه رفته باشی»؛ مطالب عاشقانه، مذهبی … مشاهده می شود.
موضوعات: تصاوير, معرفي كتاب, شاه پرک نوشت
لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-02-04] [ 10:03:00 ب.ظ ]
|
|
قسمت دوم اتفاقات خوبی که در زندگی برایم افتاد و به فال نیک میگیرم: آشنایی با تلهتکست یا همان پیامنمای تلویزیون بود که باعث شد کودکی و نوجوانی با کمترین تشویش و دلنگرانی، سپری کنم. آشناییای که رهآوردش چندین دفتر، دفترچه، سالنامه و سررسید بود. یکی از آن صفحاِت جالبِ تلهتکست تلویزیون، شبکه ۴ و باشگاه هماندیشان بود که محل خوبی برای گردهم آمدن نوجوانان و جوانان سراسر کشور به صورت پیامکی به مدیریت پیام و امید بود که در آن برای پیدا کردن و دوامِ حالِ خوب همدیگر همفکری میشد، از هم آموختیم: خودآگاهی را، دیدن اتفاقاتِ خوب هرچند کوچک، نحوهی تعامل با دیگران، حالِ خوب شکرگذاری، کتابخوان درجهیک شدن و کلی اتفاقات خوب دیگر…. ولی حیف و صد حیف که با رویکار آمدن مدیران و مسئولین جدید، پیامنمای شبکهی۴ تعطیل گردید… از اتفاقات خوب دیگر، آشنایی با دوستی که صمیمیت را برایم معنا کرد و نمی دانم و شاید تا آخر عمر هم نخواهم فهمید که چرا این اندازه او را دوست دارم ولی به قولِ عزیزی که بهم گفت:"باید این سوال را تمام کنی، دوستش داری چون دلت میخواد، برای احساس و عشق نباید سوال مطرح بشه. چون آدم بخاطر فضیلتها جلب میشه و بعدش فقط اونه و اون…”
کلیدواژه ها: امید, به قلم خودم, تله تکست, تلویزیون, توليدي, جذب, جوان, دفتر, دوست, شاه پرک نوشت, شبکه, عشق, نوجوان, پیام, پیام نما, چهار, کتابخوان, کشور موضوعات: شاه پرک نوشت, خاطره های شاه پرک
لینک ثابت
[دوشنبه 1398-11-07] [ 08:53:00 ب.ظ ]
|
|
زمانی که خردسالی بیش نبودم با شنیدن ِ واژه ی غریب الغربا، با خود کلنجار می رفتم که چرا امام به این مهربانی را غریب می نامند. با این همه زائر، چرا غریب است؟؟!! یک روز دل به دریا زدم و از مادرم پرسیدم و جواب شنیدم چون این آقای مهربان، فرسنگ ها با اجدادشان، فاصله دارند، غریب الغربایند. بعدها متوجه شدم، این یکی از وجوهِ غریب بودن، آقای مهربان است. و می توان گفت: کسی که از اهل و عیال و دردانه اش، دور باشد؛ غریب است. ? کسی که از قبر جدش، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، دور باشد؛ غریب است. ? کسی که امامتش، توسط شیعیان و نمایندگان پدر، انکار شود؛ غریب است. ? کسی که بستگان نزدیکش، فرزندش را اولادش ندانند و نسب شناس بیاورند؛ غریب است. ? کسی که ولایت عهدی بر او تحمیل شود؛ غریب است. ? کسی که کنار قاتلِ پدر خویش، دفن شود؛ غریب است. ? با خود مرور می کنم، ایشان خاندانِ غریب اند. آه که دق کردن از غمِ این همه غربت و تنهایی رواست. خدایا به حقِ غریب الغربا، ما را آنی و کمتر از آنی به حالِ خودمان وامگذار. 
کلیدواژه ها: آقای مهربان, به قلم خودم, توليدي, دریا, رسول اکرم, شاه پرک نوشت, شهادت, شیعیان, غریب, غریب الغربا, پدر موضوعات: مناسبت ها, شاه پرک نوشت
لینک ثابت
[دوشنبه 1398-08-06] [ 03:40:00 ق.ظ ]
|
|
|
|
|
|