شاه پرک






ذوالفقار ...
ذوالفقار

اولین کتابی که سال۹۹ خوانشِ آن‌را به اتمام رساندم،
کتاب “ذوالفقار” بود که به کوشش:علی‌اکبر مزدآبادی گرد‌آوری شده و
برش‌هایی از خاطراتِ شفاهی سردار سلیمانی است که طی چند سال از ایشان منتشر شده و در اختیار عموم است.
در این کتاب، با گوشه‌هایی از نظام فکری و عقیدتی سردار سلیمانی آشنا می‌شویم.
همچنین اشاراتی می‌شود به: نحوه‌ی انجام چندین عملیاتِ بزرگِ دفاع مقدس؛ خصوصیات، بزرگواری‌ها، فداکاری‌ها، شجاعت،… رزمندگان و شهدایِ هشت سال دفاع مقدس.
شهدایی که جایِ خالی‌شان در تک‌تک لحظاتِ این روزهایمان، مشهود است و نبودشان، این روزها بیش‌تر حس می‌شود.
این کتاب، بنابر آن‌چه در مقدمه اشاره شده، به مناسبت اعطای نشانِ ذوالفقار(یکی از نشان‌های عالی نظامی)
از طرف رهبر معظم انقلاب به سردار سلیمانی، ذوالفقار نامگذاری شده است.
صفحات آخر کتاب به عکس‌های جالب، زیبا و نابی از این سردار بزرگ مزین شده است.

موضوعات: معرفي كتاب, شاه پرک نوشت  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-03-06] [ 08:52:00 ب.ظ ]

تعطیلات عید ۹۹ را چگونه گذراندید؟ ...
تعطیلات عید ۹۹ را چگونه گذراندید؟
تعطیلات عید ۹۹ را چگونه گذراندید؟

 تعطیلات عید را چگونه گذراندید؟

من انشایم را با نام خدا شروع می‌کنم. عیدِ امسال مثلِ هر سال… نه… عیدِ امسال مثلِ هر سال نبود… عید سال‌های قبل، شب‌ها از خستگیِ مهمان‌داری، نایِ حرکت نداشتیم ولی امسال عید غریبانه و متفاوتی تجربه کردیم. از دید و بازدید‌های معمولِ همیشگی خبری نبود. دیگر مهمانِ پشتِ مهمان، نمی‌آمد. دیگر عجله‌ای در کار نبود برای زود جمع و جور کردن خانه، آماده شدن برای یک سر رفتن به خانه‌ی اقوام تا آمدن مهمان. فقط و فقط در خانه بودیم و تماس‌های صوتی و تصویریِ تبریک سال نو. دقیق نمی‌دانم، شاید این آزمایش و امتحانی از طرف خدا بود تا به خودمان اثبات کنیم چقدر مرد عمل هستیم یا شاید تنبیه‌ای بود تا به خودمان بیاییم و از ناشکری و نق زدن‌های بی‌دلیل‌مان دست بکشیم. یا…یا… هر چه بود و هست، باعث شد تا تغییری هر چند کوتاه در سبک زندگی‌هایمان بوجود بیاید. نمی‌دانم این سبکِ جدید زندگی‌مان، تا چه زمانی طول می‌کشد ولی می‌دانم خودمان باید قسمت‌های خوبش را انتخاب کنیم و ادامه دهیم و از عادت‌های بدی که شاید گریبانمان را گرفته، دست بکشیم‌. باید بیشتر به فکر هم‌نوعان خود باشیم، در کنار همدیگر برای حل مشکلات تلاش کنیم. سعی کنیم مهارت‌های بیشتری یاد بگیریم، تمرین کنیم برای صبر بیشتر، برای رفتار مسالمت آمیزتر با جامعه، خانواده،… و خود را، برای زندگی پساکرونایی، با قدرت بیشتری آماده کنیم. این 15روز ابتدای سال99، فرصتی فراهم کرد تا موفق شوم: به خوانش یک کتاب چاپی(ذوالفقار)، گوش به یک کتاب صوتی(خودت باش دختر)، دوبار تماشای یک فیلم بسیار زیبا و آموزنده(23نفر) و تماشای یک مستند جالب(عابدان کُهَنز). 

 

 

موضوعات: مناسبت ها, شاه پرک نوشت  لینک ثابت
[جمعه 1399-01-15] [ 11:43:00 ب.ظ ]

سه دقیقه در قیامت ...

برایم باور نکردنی بود، از چندین نفر سفارش خوانش این کتاب را شنیده بودم، اما فعلا قصد خرید و مطالعه اش را نداشتم… تا اینکه چند کتاب را به همراه یکی از دوستان و خواهرم، سفارش پستی دادیم… وقتی کتاب ها به دستمان رسید، دیدیم به عنوان هدیه، این کتاب در کنار کتابهای سفارشی ما بود. بخاطر حجم کم کتاب، ترغیب شدم تا بخوانمش. واقعا یکی از جذاب ترین و تاثیرگذارترین کتاب ها بود و جا داشت همه توصیه به خواندنش کنند. حال من به سایرین، توصیه میکنم که حتما در اولین فرصت، قبل از مطالعه کتاب دیگری، این کتاب را بخوانند. کتاب سه دقیقه در قیامت، توسط انتشارات شهید هادی تالیف و منتشر شده و به روایت مدافع حرمی با هویت ناشناس است که در جریان عمل جراحی به مدت 3 دقیقه دچار ایست قلبی شده و روایتی که در نزدیکی مرگ تجربه کرده را به شکل جالب بیان می‌کند که این بیان، تلنگری جدی به آدمی می‌زند.

موضوعات: معرفي كتاب, شاه پرک نوشت  لینک ثابت
[پنجشنبه 1398-12-29] [ 11:45:00 ب.ظ ]

اسم تو مصطفاست ...

 یکی دیگر از کتاب هایی که در تعطیلات کرونایی، مطالعه کردم، کتاب “اسم تو مصطفاست” می باشد که زندگینامه ی داستانی شهید مصطفی صدرزاده به روایت همسرش(سمیه ابراهیم پور)، توسط راضیه تجار می باشد. این کتاب، هر چند نثری به جذابیت کتاب های قبلی که در مورد مدافعان حرم خوانده بودم، نداشت ولی برایم جالب بود که شهید این کتاب، درست معرفی شده بود، نه درشت و قابل دست یابی بود. شهید این کتاب، مثل مردم عادی، گاه مهربان بود گاه عصبانی، گاه پر حوصله بود و گاه حوصله اش سر می رفت و ناراحت می شد… از اخلاق های جالب شهید، این شهید، احترام خاص و ویژه ای به خانواده شهدا داشت. و اهل سفر بودنش برایم جذاب و جالب بود. طراحی روی جلد کتاب رو خیلی دوست داشتم.

موضوعات: معرفي كتاب, شاه پرک نوشت  لینک ثابت
 [ 11:43:00 ب.ظ ]

تعطیلات کرونایی ...

با اینکه اسمش تعطیلات بود اما به اندازه چند ماه از من انرژی بُرد. هر چند روزهای اول، قطره‌چکانی اعلام تعطیلی می‌کردند، ولی وقتی قطعی شد، آسودگی نسبی حاصل شد. دو راه پیش رو بود، یا باید می‌نشستی و انواع فکر و خیال به ذهنت می آمد و سپس استرس و اضطراب یا باید طرحی نو در می انداختی. هرچند تعطیلات بود ولی تعدادی کارهای عقب افتاده انجام شد. خانه تکانی سال نو، با کمکِ تک به تک اعضای خانواده انجام گرفت. کلاس های آنلاین کما فی السابق، در حال برگزاری بود. شب زنده داری ها و بدو بدو ها برای اتمام پایان نامه بخاطر بسته شدن کتابخانه ها بی‌نتیجه ماند. نکات مثبت این تعطیلات، مطالعه‌ی سه کتابِ “حیفا"، “سه دقیقه در قیامت"، “اسم تو مصطفاست". و تماشای مستندِ جذابِ “تنها میانِ طالبان” و انجام یک رنگ‌آمیزی مناسب برای بزرگسالان، بود. هر چند این در خانه ماندن‌ها، طولانی و فرسایشی بود ولی تلنگری بود تا قدر داشته‌هایمان را بیشتر بدانیم، دوز غُر زدن هایمان کمی پایین‌تر بیاید. فرصتی برایمان فراهم کرد تا در کنار خانواده باشیم، بازی‌های دسته جمعی انجام دهیم. و فاصله گرفتن از معنویت و دعاها و توسل‌های جمعی را اندکی جبران نماییم. باشد که با عنایت خداوند، صبر و رعایت دستورالعمل ها، از خود قرنطینگی در بیاییم.

موضوعات: معرفي كتاب, شاه پرک نوشت, معرفي فيلم  لینک ثابت
 [ 05:48:00 ب.ظ ]