|
شاه پرک
|
|
|
ارزیابی سالانه را دوست دارم، باعث میشود بدانم چه کردهام و چه نکردهام.
میخواهم ارزیابی سال ۱۴۰۰ را با شما هم در میان بگذرام بر طبق روالِ سالِ قبل.
اوایل سال استرس بسیار بالایی داشتم و منتظر جوابِ مصاحبهی نخستِ آزمون استخدامی و واقعاً دیسک انگشت گرفتم از بس که سایت سنجش را بالا و پایین میکردم و بالاخره جواب آمد. نتیجه: قبولی نهایی و ورود به حرفهی دبیری.
و بعد: برگزاری مصاحبهی دوم که تقریباً فرمالیته بود، آزمایشها و معاینات پزشکی و تحقیقات محلی.
داشتیم نفسِ راحت میکشیدیم از طی کردن این هفت خوان، که گذراندن دورههای تربیت دبیری در طی دو نیمسال تابستان و زمستان هم اضافه شد.
سخت بود ولی خدا را شکر به خوبی گذشت.
تابستان بخاطر کرونا مسافرتِ طولانی نداشتیم ولی سفرهای کوتاه مدت پیش آمد خصوصا به مرکز استان.
ایام ماه محرم مصادف شد با دورانی که کرونا گرفتیم آنهم بصورت فامیلی.
گذشته از عوارضی که گریبانگیرش شدم، دلتنگی و ناراحتی روحی این دوران، برای من سخت بود.
روزگار یک ماه محرم به من بدهکار است.
بالاخره پاییز و آغاز سالتحصیلی.
و آموزشهایی که گاه حضوری بود و گاه غیرحضوری و کسبِ تجربههایی از قرار گرفتن کنار نوجوانانِ پرشور و پر انرژی و البته بخاطر ۲ سال دوری از آموزش حضوری، انگیزهی سابق دیده نمیشد میانشان و این سختی کار را دوچندان میکرد ولی شیرین بود قرار گرفتن کنارشان.
چالشهای متفاوتی را چه در خانواده و چه در محل کار سپری کردم. اتفاقات برخی روزها و هفته ها را که مرور میکنم، میبینم حداقل باید برای هر اتفاقی چند ماه سپری میشد ولی بسیار سریع و پشت سرهم افتادند.
استقلالِ مالی، از اتفاقات شیرین ۱۴۰۰ برایم بود.
حسِ خوبی داشت که توانستم شادی و خوشحالی معلم شدنم را با عزیزانم به اشتراک بگذرام و به قدرِ توانم به نحوی از بودن و حمایت و دلگرمی هرکدامشان قدردانی کنم.
دورههای روایت انسان، هفت عادت(توسعه فردی)، معلم قرن۲۱ را ثبتنام کردم ولی بخاطر کمالگرایی و سر شلوغی تا پایان دورهها گوش نکردم و ماند برای ۱۴۰۱.
کتابهایی که امسال خوانش کردم:
“حسین پسر غلامحسین"، “با دلم میخوانم"، “یک خوشه انگور سرخ"، “طلوع روز چهارم"، “پریدخت"، ” شصت” .
فیلمهایی که به تماشایش نشستم:
“تکتیرانداز"، “آتابای” در سینما.
و مستند “صعود آزاد".
میخواهم مهمانتان کنم به منتخبی از تصاویر ۱۴۰۰.
پ.ن۱: خوشحالیام بابت معلم شدنم. :))
پ.ن۲: گوشهای از قدردانیهایم.
پ.ن۳: به وقتِ خانهنشینی در ماه محرم بخاطر کرونا.
پ.ن۴: مثالی از دورههای تربیت دبیری.
پ.ن۵: به وقتِ سوپرایز تولدم.
پ.ن۶: دوباره تولدم و عزیزانی دیگر.
کلیدواژه ها: ارزیابی, استرس, دبیر, فیلم, ماه محرم, معارف, نوجوان, پاییز, چالش, کتاب, کرونا موضوعات: تصاوير, شاه پرک نوشت, خاطره های شاه پرک
لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-01-11] [ 05:51:00 ب.ظ ]
|
|
اولین فیلمی که امسال نظارهگر بودم، فیلم سینمایی تک تیرانداز به کارگردانی علی غفاری بود.
راستش روز اولی که در یکی از روزهای بهاری در تلویزیون پخش شد، اطلاع نداشتم و ناراحتیام را به افرادی که دیده بودند و به من خبر نداده بودند، علنا اعلام میکردم.
ولی شبی که از زیرنویس شبکه ۱ دیدم فردا پخش میشود، از خوشحالی و تعجب، چشمهایم کم مانده بود ۴ تا شود؛ و علاوه بر اینکه به اعضای خانواده اطلاع دادم که یادتان باشد، خودم هم زنگ گوشی موبایلم را برای زمان پخش، در حالت هشدار قرار دادم و به دوستان هم اطلاعرسانی کردم.
این فیلم گوشههایی از زندگی تاثیرگذارترین تک تیرانداز دفاع مقدس، شهید عبدالرسول زرین را به تصویر میکشد.
فردی که در بین نیروهای خودی به گردان تکنفره و در بین نیروهای عراقی، به صیاد خمینی مشهور بود.
بر طبق برخی گفتهها از روی دفترچهی شخصیاش، ۲ هزار عراقی و در نقل دیگر هم ۳ هزار نفر از بعثیهای عراقی را را از پای در آورده است.
هر چند نقدهایی به این فیلم و نحوهی روایت پردازیاش وارد شده است ولی قصهی جذاب و شیرینی را به تصویر میکشد و ارزش حداقل یکبار دیدن را دارد.
موضوعات: شاه پرک نوشت, معرفي فيلم
لینک ثابت
[شنبه 1400-04-19] [ 01:20:00 ب.ظ ]
|
|
برنامه ریزی ابتدایی سال۱۴۰۰ را اینگونه چیده بودم که برای هر ماه حداقل یک کتاب بخوانم و یک فیلم ببینم ولی شرایط بگونهای دیگر رقم خورد و این تصمیم نصفه عملی شد و حتی نتوانستم به معرفی این کتابها و فیلمها هم بپردازم.
تصمیم ماهانه را به دو ماه یکبار تغییر دارم ولی دیدم انگار شرایط جور دیگری رقم میخورد.
بنابراین بر آن شدم حداقل فصل به فصل برای خودم گزارشی از معرفی کتابها و فیلمها تهیه کنم تا ذهنم برای اقدامات، تصمیمات و کارهای بعدی بازتر شود.
فصل بهار تنها موفق به خوانش دو کتاب ("حسین پسر غلامحسین"، “با دلم میخوانم")
و دیدن یک فیلم سینمایی(تک تیرانداز) و یک مستند (صعود آزاد) و رنگآمیزی یک برگه شدم.
هر چند طبق برنامهریزی اولِ سال جلو نرفتم ولی خوشحالم که پروندههای اقدامات ناتمام سال۱۳۹۹، بگونهای خوب جلو رفت؛
و بالاخره با پیگیریهای فراوان نتیجهی تایید اصلاحیهی پایاننامه توسط استاد داور اعلام گردید و نمره در کارنامه ثبت شد.
و خدا را هزاران بار شاکرم که نتیجهی مصاحبه، قبول نهایی در رشتهی دبیری معارف، اعلام شد.
القصه در این کمکاریِ خوانشِ کتاب و دیدن فیلم، حواشی کارهای استخدامی نظیر تشکیل پرونده و مصاحبهی عمومی، بیتاثیر نبود ولی لازمهی پروسهی جدیدی از زندگی و آینده بودند.
کلیدواژه ها: استخدام, با دلم میخوانم, برنامه ریزی, تک تیرانداز, حسین پسر غلامحسین, دبیری, فصل, فیلم, ماه, مصاحبه, هدف, پرونده, کارنامه, کتاب, کتابخوانی موضوعات: شاه پرک نوشت, خاطره های شاه پرک
لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-04-17] [ 01:54:00 ب.ظ ]
|
|
با اینکه سال۱۳۹۹ تمام شده ولی کارهای نیمه تمامش، برایم تمامی ندارند و هنوز پروندهاش بسته نشده است. هرچند یکهفته اول ۱۴۰۰ تلاش کردم بلکم کارهای نیمهتمام به سرانجامی برسند ولی نمیشود که نمیشود، چون تعدادی از این کارهای نیمه تمام دست خودم نیست. سال ۱۳۹۹ سالی که از اول تا آخرش با کرونا عجین بود و هر قسمت از زیستِ طبیعیمان را تحت تاثیر قرار داد ولی سببِ چند توفیق اجباری برایم شد.
_شروع سال با آشپزی آنهم از نوع کیک و دسر. قبلا گفته بودم میانهی خوبی با آشپزی ندارم ولی خانهنشینی اجباری موجبِ آشتی من شد با آشپزی ولی برای پیشرفت، راهی بس طولانی در انتظارم است.
_بالاخره توانستم خوانِ پایان نامه را پشت سر بگذارم. جلسهی دفاع؛ غیرحضوری و آنلاین برگزار شد، هر چند فعلا نمره نهایی وارد نشده و طبقِ شنیدهها، صدورِ مدرک چند ماهی کارهای اداری را در پی دارد.
_یکی از اتفاقات نیمه تمام که هنوز هم هنوزه منتظر سرانجامش هستم و وقت و بیوقت استرس نتیجهاش، اضطرابِ حواشی که دارد؛ سراغی از من میگیرد، نتیجهی مصاحبه آزمون استخدامی است و به دنبال آن تغییری که ممکن است نقطه عطف جدیدی در زندگیام رقم بزند.
نیمه دوم سال، شرایط بهگونهای رغم خورد که کارها؛ عجیب پشتِ سرهم اتفاق میافتد. نگارش پایاننامه که به سرانجام رسید، متن را برای تعیین وقتِ دفاع، ارسال کردم و یکی دو هفته مشغولِ خوانشِ آزمون استخدامی شدم و یک هفته بعد از آزمون، جلسه دفاع برگزار شد. و بعد نتایجِ آزمون اعلام گردید و دعوت به مصاحبه شدم و شروع به خوانش آن کردم و بعد از آن اصلاحیه پایاننامه و ارسال آن. منتظرِ نتیجهی مصاحبه بودم و سپس نتیجهی تایید اصلاحِ پایاننامه توسط استاد داور و ثبت نمره در کارنامه؛ ولی متاسفانه عمر ۱۳۹۹ کفاف نداد.
_تعمیراتِ اساسی خانه و حاشیهها و چالشهایش، مَحَکِ خوبی برای صبر، همکاری با اعضای خانواده و خود آزمایی بود.
_شرکت در دورههای نویسندگی خلاق و عکاسی با موبایل را تجربه کردم؛ هرچند بخاطر کمالگراییام، فایلها را کامل گوش ندادهام و اعتقاد داشتم، باید شرایط صد درصدی برای گوش دادن مهیا باشد.
_نمیتوانم براحتی عبور کنم از آشنایی با چند مشاور و سخنرانِ خوب که واقعا در شرایط بحرانی و حساس، کمکهای زیادی از ایشان دریافت کردم و باعث خودشناسی و تغییر تعدادی از عادتهایم شدند. هر چند شاید روحِ تعدادی از ایشان، از این تاثیرگذاری، بیخبر باشد.
_چندین تجربهی بزرگ و هیجانانگیز، رهآوردهای دیگر سال۱۳۹۹ بود. مانند: خروج از دایره امن خودم، غافلگیری عزیزانم، خریدهای بزرگ و مفید و به درد بخور، تصمیمهای جالب و پافشاری روی آنها با وجود حواشی و سختیهای که در پی داشت، آشتی با مداد رنگیها و … .
_تجربهی دو کار متفاوت و موقتی چند ماهه از دیگر اتفاقات غیر قابل پیش بینی بود که حوادث و خاطرات منحصر به فردی برایم به ارمغان آورد.
_با اینکه اولِ سال۱۳۹۹، قول داده بودم کتابهای بسیاری مطالعه کنم ولی بنابه شرایط؛ تا پایان سال، خوانش ۱۳ کتاب: ” ذوالفقار/ خودت باش دختر/ یوما/ خون انار گردن پاییز است/ خالِ سیاه عربی/ آیین دوستیابی/ پدر، عشق و پسر/ سقای آب و ادب/ گردان قاطرچیها/ ابن مشغله/ ضد/ 101 سوالی که در دهه 20 سالگی باید از خود بپرسید و صادقانه بگویم در دهه 30 سالگی هم همینطور/ نیم دانگ پیونگ یانگ” را به پایان رساندم و گاه در لابلای کتابخوانیها مینشستم به تماشای فیلمهای سینمایی قدیمی و گاه جدید، مانند: “سنتوری/شیار ۱۴۳/دایره زنگی/نفس/حوض نقاشی/ و دوبار تماشای: 23نفر"، سریال نمایش خانگی “آقازاده". و تنها مستندی بود که امسال تماشا کردم “عابدان کُهَنز” بود.
نوشتن و بارگذاری این متن هم یکی دیگر از کارهای نیمه تمام بود که الحمدلله، از لیست کارهای نیمه تمام خارج شد.
برای من، نوشتن اینچنین مطالبی که برآیند یکساله است، باعث تخلیهی بخشی از استرسها و اضطرابها میگردد و موجب آزاد سازی مغز میگردد برای مطالب جدید.
ارزش تجربه کردن دارد، حتما امتحان کنید.
کلیدواژه ها: آزمون, آشپزی, آقازاده, آنلاین, استخدام, استرس, اضطراب, تعمیرات, حاشیه, خانه, خانوادگی, خرید, دایره, دختر, دفاع, دوره, دوست, روح, صبر, عکاسی, فیلم, مدادرنگی, مدرک, مستند, مشاور, مصاحبه, معرفی فیلم, معرفی کتاب, نمره, نویسندگی, پایان نامه, پدر, پسر, کار, کتاب, کرونا, کیک موضوعات: شاه پرک نوشت, خاطره های شاه پرک
لینک ثابت
[سه شنبه 1400-01-10] [ 05:21:00 ب.ظ ]
|
|
بعد از خواندن کتاب آن۲۳نفر، وقتی شنیدم فیلمِ این کتاب ساخته شده، بیصبرانه منتظر تماشای آن در سینما بودم ولی صد حیف که راهی به سینمایِ شهر ما نیافت.
و بعد از چند وقت، در فیلیمو دانلود کرده و در اولین فرصت با اشتیاق نگاهش کردم.
واقعا از تماشایش لذت بردم و با تک تک لحظاتش زندگی کردم.
به داشتن چنین بزرگ مردانی در سرزمینم افتخار میکردم.
نوجوانانی که عشق به آیین، وطن دوستی و غیرت را در مرحله عمل ثابت کردند.
و اسارت با عزت را به آزادی با ذلت ترجیح دادند و موجبِ سربلندی کشورشان شدند.
تماشای این فیلم با موضوع منحصر بفرد و بکر، به حدی برایم جالب، خوشآیند و لذت بخش بود که بعد از دعوتِ اهالی خانه به تماشایش، برای بار دوم هم نظارهگر این فیلم شدم.
این فیلم به کارگردانی: مهدی جعفری و محصول سازمان هنری اوج میباشد.
و روایتگر اسارت ۲۳ نوجوان در سال ۱۳۶۱ در زندانهای عراق میباشد.
موضوعات: شاه پرک نوشت, معرفي فيلم
لینک ثابت
[جمعه 1399-03-30] [ 09:55:00 ب.ظ ]
|
|
|
|
|
|