برنامهریزی | ... |
برنامه ریزی ابتدایی سال۱۴۰۰ را اینگونه چیده بودم که برای هر ماه حداقل یک کتاب بخوانم و یک فیلم ببینم ولی شرایط بگونهای دیگر رقم خورد و این تصمیم نصفه عملی شد و حتی نتوانستم به معرفی این کتابها و فیلمها هم بپردازم.
تصمیم ماهانه را به دو ماه یکبار تغییر دارم ولی دیدم انگار شرایط جور دیگری رقم میخورد.
بنابراین بر آن شدم حداقل فصل به فصل برای خودم گزارشی از معرفی کتابها و فیلمها تهیه کنم تا ذهنم برای اقدامات، تصمیمات و کارهای بعدی بازتر شود.
فصل بهار تنها موفق به خوانش دو کتاب ("حسین پسر غلامحسین"، “با دلم میخوانم")
و دیدن یک فیلم سینمایی(تک تیرانداز) و یک مستند (صعود آزاد) و رنگآمیزی یک برگه شدم.
هر چند طبق برنامهریزی اولِ سال جلو نرفتم ولی خوشحالم که پروندههای اقدامات ناتمام سال۱۳۹۹، بگونهای خوب جلو رفت؛
و بالاخره با پیگیریهای فراوان نتیجهی تایید اصلاحیهی پایاننامه توسط استاد داور اعلام گردید و نمره در کارنامه ثبت شد.
و خدا را هزاران بار شاکرم که نتیجهی مصاحبه، قبول نهایی در رشتهی دبیری معارف، اعلام شد.
القصه در این کمکاریِ خوانشِ کتاب و دیدن فیلم، حواشی کارهای استخدامی نظیر تشکیل پرونده و مصاحبهی عمومی، بیتاثیر نبود ولی لازمهی پروسهی جدیدی از زندگی و آینده بودند.
[پنجشنبه 1400-04-17] [ 01:54:00 ب.ظ ]
|