سالِ نیمه تمام | ... |
با اینکه سال۱۳۹۹ تمام شده ولی کارهای نیمه تمامش، برایم تمامی ندارند و هنوز پروندهاش بسته نشده است.
هرچند یکهفته اول ۱۴۰۰ تلاش کردم بلکم کارهای نیمهتمام به سرانجامی برسند ولی نمیشود که نمیشود، چون تعدادی از این کارهای نیمه تمام دست خودم نیست.
سال ۱۳۹۹ سالی که از اول تا آخرش با کرونا عجین بود و هر قسمت از زیستِ طبیعیمان را تحت تاثیر قرار داد ولی سببِ چند توفیق اجباری برایم شد.
_شروع سال با آشپزی آنهم از نوع کیک و دسر.
قبلا گفته بودم میانهی خوبی با آشپزی ندارم ولی خانهنشینی اجباری موجبِ آشتی من شد با آشپزی ولی برای پیشرفت، راهی بس طولانی در انتظارم است.
_بالاخره توانستم خوانِ پایان نامه را پشت سر بگذارم. جلسهی دفاع؛ غیرحضوری و آنلاین برگزار شد، هر چند فعلا نمره نهایی وارد نشده و طبقِ شنیدهها، صدورِ مدرک چند ماهی کارهای اداری را در پی دارد.
_یکی از اتفاقات نیمه تمام که هنوز هم هنوزه منتظر سرانجامش هستم و وقت و بیوقت استرس نتیجهاش، اضطرابِ حواشی که دارد؛ سراغی از من میگیرد، نتیجهی مصاحبه آزمون استخدامی است و به دنبال آن تغییری که ممکن است نقطه عطف جدیدی در زندگیام رقم بزند.
نیمه دوم سال، شرایط بهگونهای رغم خورد که کارها؛ عجیب پشتِ سرهم اتفاق میافتد.
نگارش پایاننامه که به سرانجام رسید، متن را برای تعیین وقتِ دفاع، ارسال کردم و یکی دو هفته مشغولِ خوانشِ آزمون استخدامی شدم و یک هفته بعد از آزمون، جلسه دفاع برگزار شد.
و بعد نتایجِ آزمون اعلام گردید و دعوت به مصاحبه شدم و شروع به خوانش آن کردم و بعد از آن اصلاحیه پایاننامه و ارسال آن.
منتظرِ نتیجهی مصاحبه بودم و سپس نتیجهی تایید اصلاحِ پایاننامه توسط استاد داور و ثبت نمره در کارنامه؛
ولی متاسفانه عمر ۱۳۹۹ کفاف نداد.
_تعمیراتِ اساسی خانه و حاشیهها و چالشهایش، مَحَکِ خوبی برای صبر، همکاری با اعضای خانواده و خود آزمایی
بود.
_شرکت در دورههای نویسندگی خلاق و عکاسی با موبایل را تجربه کردم؛ هرچند بخاطر کمالگراییام، فایلها را کامل گوش ندادهام و اعتقاد داشتم، باید شرایط صد درصدی برای گوش دادن مهیا باشد.
_نمیتوانم براحتی عبور کنم از آشنایی با چند مشاور و سخنرانِ خوب که واقعا در شرایط بحرانی و حساس، کمکهای زیادی از ایشان دریافت کردم و باعث خودشناسی و تغییر تعدادی از عادتهایم شدند. هر چند شاید روحِ تعدادی از ایشان، از این تاثیرگذاری، بیخبر باشد.
_چندین تجربهی بزرگ و هیجانانگیز، رهآوردهای دیگر سال۱۳۹۹ بود. مانند: خروج از دایره امن خودم، غافلگیری عزیزانم، خریدهای بزرگ و مفید و به درد بخور، تصمیمهای جالب و پافشاری روی آنها با وجود حواشی و سختیهای که در پی داشت، آشتی با مداد رنگیها و … .
_تجربهی دو کار متفاوت و موقتی چند ماهه از دیگر اتفاقات غیر قابل پیش بینی بود که حوادث و خاطرات منحصر به فردی برایم به ارمغان آورد.
_با اینکه اولِ سال۱۳۹۹، قول داده بودم کتابهای بسیاری مطالعه کنم ولی بنابه شرایط؛ تا پایان سال، خوانش ۱۳ کتاب:
” ذوالفقار/ خودت باش دختر/ یوما/ خون انار گردن پاییز است/ خالِ سیاه عربی/ آیین دوستیابی/ پدر، عشق و پسر/ سقای آب و ادب/ گردان قاطرچیها/ ابن مشغله/ ضد/
101 سوالی که در دهه 20 سالگی باید از خود بپرسید و صادقانه بگویم در دهه 30 سالگی هم همینطور/ نیم دانگ پیونگ یانگ”
را به پایان رساندم و گاه در لابلای کتابخوانیها مینشستم به تماشای فیلمهای سینمایی قدیمی و گاه جدید، مانند:
“سنتوری/شیار ۱۴۳/دایره زنگی/نفس/حوض نقاشی/ و دوبار تماشای: 23نفر"، سریال نمایش خانگی “آقازاده".
و تنها مستندی بود که امسال تماشا کردم “عابدان کُهَنز” بود.
نوشتن و بارگذاری این متن هم یکی دیگر از کارهای نیمه تمام بود که الحمدلله، از لیست کارهای نیمه تمام خارج شد.
برای من، نوشتن اینچنین مطالبی که برآیند یکساله است، باعث تخلیهی بخشی از استرسها و اضطرابها میگردد و موجب آزاد سازی مغز میگردد برای مطالب جدید.
ارزش تجربه کردن دارد، حتما امتحان کنید.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1400-01-10] [ 05:21:00 ب.ظ ]
|