شاه پرک






عابدان کُهَنز ...

روزهای قرنطینه خانگی، فرصتی برایم فراهم کرد تا به پیشنهادِ برادرِ دهه هشتادی‌ام، مستندِ عابدان کُهَنز را ببینم.

این مستند، به کارگردانی مجید رستگار و به مدتِ تقریبا ۱۲۰دقیقه تهیه شده است.

 این مستند، روایتِ دهه‌ی ۶۰ تا اواسطِ دهه‌ی ۹۰ِ محله‌ی کُهَنز و تلاش و مجاهدتِ جوانانِ آتش به اختیارِ دهه‌ی۶۰ تا متولدین دهه۷۰یی که باعثِ تغییرِ تدریجی این محله و شکوفایی و بالندگی ساکنینِ این محله شدند.

جوانانی که نشان دادن می‌توان با تفکر خلاقانه، عملِ درست و نیتِ خالص، کارِ فرهنگیِ اثر گذار انجام داد و به‌ جایِ دفعِ حداقلی، جذبِ حداکثری داشت.

در این میان نباید از کنار این گذشت که بزرگانی هم بودند که نشان دادند بدون سخت‌گیری و با محبت و اعتماد بر جوانان، می‌توان تاثیر گذار بود.

در سراسرِ این مستند؛ می‌توان اتحاد، همدلی، یکرنگیِ ساکنین این محله را شاهد بود که با توکل بر خداوند  

و تلاش و صمیمت بین یکدیگر، کارها و اهدافشان را پیش می‌بردند.


 

موضوعات: شاه پرک نوشت, معرفي فيلم  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-03-28] [ 10:48:00 ب.ظ ]

کیک دو رنگ ...

سلام دوستان، به نظرم با تداوم قرنطینه، هر کاری هم نتوانم بکنم، آشپز باشی خواهم شد. ? ? دومین آشپزی که کار خودم بود، کیک دو رنگی بود که بسیار ساده و با مواد ساده بدون نیاز به فِر، درست کردم. اعتراف می کنم که چون تا به حال کیک نپخته بودم، استرس داشتم که آیا نتیجه جالبی خواهد داشت؟ آیا شبیه کیک می شود؟ چه بماند به اینکه کیک شود.. آیا اهل خانه، می پسندند؟ یا برای اینکه ضایع نشوم، چیزی به رویم نخواهند آورد؟ با غلبه به این افکار، به خود جرائت داده و دل به دریا زدم… و نتیجه اش، هرچند کیک ساده بدون تزیینات شد، ولی این آشپزی برایم طعمِ شیرین و جذابی داشت: چون با ترس همیشگی ام مقابله کردم و نگذاشتم بر من پیروز شود. چون به خودم ثابت شد که خواستن، توانستن است. چون دیدم اگر کمی با آشپزی آشتی کنم، او هم با من راه می آید. چون باعث خوشحالی اهل خانه شد. چون…چون…….

موضوعات: شاه پرک نوشت, آشپزي های شاه پرک  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-01-18] [ 06:37:00 ب.ظ ]

تعطیلات کرونایی ...

با اینکه اسمش تعطیلات بود اما به اندازه چند ماه از من انرژی بُرد. هر چند روزهای اول، قطره‌چکانی اعلام تعطیلی می‌کردند، ولی وقتی قطعی شد، آسودگی نسبی حاصل شد. دو راه پیش رو بود، یا باید می‌نشستی و انواع فکر و خیال به ذهنت می آمد و سپس استرس و اضطراب یا باید طرحی نو در می انداختی. هرچند تعطیلات بود ولی تعدادی کارهای عقب افتاده انجام شد. خانه تکانی سال نو، با کمکِ تک به تک اعضای خانواده انجام گرفت. کلاس های آنلاین کما فی السابق، در حال برگزاری بود. شب زنده داری ها و بدو بدو ها برای اتمام پایان نامه بخاطر بسته شدن کتابخانه ها بی‌نتیجه ماند. نکات مثبت این تعطیلات، مطالعه‌ی سه کتابِ “حیفا"، “سه دقیقه در قیامت"، “اسم تو مصطفاست". و تماشای مستندِ جذابِ “تنها میانِ طالبان” و انجام یک رنگ‌آمیزی مناسب برای بزرگسالان، بود. هر چند این در خانه ماندن‌ها، طولانی و فرسایشی بود ولی تلنگری بود تا قدر داشته‌هایمان را بیشتر بدانیم، دوز غُر زدن هایمان کمی پایین‌تر بیاید. فرصتی برایمان فراهم کرد تا در کنار خانواده باشیم، بازی‌های دسته جمعی انجام دهیم. و فاصله گرفتن از معنویت و دعاها و توسل‌های جمعی را اندکی جبران نماییم. باشد که با عنایت خداوند، صبر و رعایت دستورالعمل ها، از خود قرنطینگی در بیاییم.

موضوعات: معرفي كتاب, شاه پرک نوشت, معرفي فيلم  لینک ثابت
[پنجشنبه 1398-12-29] [ 05:48:00 ب.ظ ]