ورزش | ... |
ورزش را دوست دارم، حداقل بخاطر سلامتی هم که شده، انجامش را ضروری میدانم.
ورزشهای زیادی دوست داشتم تجربه کنم اما اقتضاءات و شرایط اجازه نداد.
دوران ابتدایی قرار بود با دوستم ورزش تکواندو را تجربه کنم، بعد از راضی کردن خانواده برای ثبتنام در کلاسها، با نقلِ مکان دوستم به شهری دیگر؛ این ثبتنام کنسل شد.
در دوران راهنمایی با عدم آموزشِ درست و اصولی و نمرههایی ناحقی که میدادند، از ورزش بدم آمد خصوصا والیبال.
دبیرستانی بودم، معلمِ ورزش جوانی آمد سرکلاسمان که برخلافِ سالهای قبل، از ابتدا شروع کرد به آموزش. آنهم بصورت تخصصی، رشتهی تنیس رویِ میز.
خوشم آمد.
با اینکه بیشتر از ۱۰ سال میگذرد، در فکر ادامهاش هستم.
چند سال گذشت؛ با پیشنهاد یکی از بستگان در کلاس تکواندویی شرکت کردم؛ مسافرت ادامه نداد شرکت در این کلاس بیشتر از یک ماه طول بکشد.
میدانم که سنم اجازهی ورزشکار حرفهای شدن را نمیدهد، هر چند خودم هم تمایلی ندارم ولی دوست دارم تجربه کنم: سوارکاری، تیراندازی، اسکیت، دوچرخه.
این آخری را زمانی که کودک بودم با دوچرخههای کوچک امتحان کرده بودم ولی دوست داشتم دوباره امتحان کنم، و همیشه جزوء برنامهی های تابستانم بود تا اینکه امسال جامهی عمل پوشاندم.
هر جا ورزشکاری را میبینم خصوصا اگر کمسن و سال باشد و لباسهایی که بزرگتر از قدشان باشد، قند توی دلم آب میشود، دلم قنج میرود برایشان.
آرزوی سلامتی میکنم برایشان، امید دارم با لذت ادامه بدهند و موفق باشند.
[سه شنبه 1401-07-26] [ 03:17:00 ب.ظ ]
|