شاه پرک






انرژی مثبتِ آشپزی ...

اصلا با آشپزی، میانه‌ای ندارم نه این که متنفرم باشم، بلکه انگیزه‌ای از انجامش نداشتم و ندارم، و از سر اجبار آشپزی می‌کنم. هر چند همیشه احساسِ وقت تلف کنی هنگام آشپزی به سراغم می‌آید. با دیدن غذاهای مختلف، شیرینی‌ها و دسرهای رنگارنگِ ساخته دوستان، انگیزه و اشتیاقشان برای آشپزی، از خودم نا‌امید شده بودم.. یکی از دوستانم، که الان کدبانویی شده، برای بهبود حس من، گفت:"الان حست درسته تا وقتی ازدواج نکنی همین حس رو داری ولی بعدِ ازدواج دیگر حس اتلاف وقت نمی‌کنی منم همینطوری بودم، مجردی فقط ماکارونی درست کرده بودم بقیه رو بعد ازدواج خود جوش یاد گرفتم.” نمیدانم حرف و استدلالش تا چه حد درسته، حداقل برای من ولی اعیاد شعبانیه باعث شد، حداقل برای یک بار هم شده، با حسِ و انرژی مثبت، چند ساعت را اختصاص به این کار بدهم. پ.ن1: می دانم در مقابل شما، کدبانوها، کار خاصی نکرده ام ولی انرژی مثبت و خوبی از این کار گرفتم… پ.ن2: شاید یکی از نیروهای محرکه ام برای این کار، سوم شعبان بود. ? پ.ن3: به دلیل قرنطینه، تزیین با امکانات موجود در خانه انجام گرفته.  #برادر

موضوعات: مناسبت ها, شاه پرک نوشت, آشپزي های شاه پرک  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-01-10] [ 04:52:00 ب.ظ ]

تنها میان طالبان ...

 زیاد اهل دیدن فیلم در گوشی موبایل نیستم، سینما را ترجیح می‌دهم ولی تعطیلات کرونایی باعث شد این مورد را هم امتحان کنم. پیشنهاد‌ها زیاد بود ولی ترجیج دادم، تجربه‌ی نویی داشته باشم و بجای فیلم، اثری مستند انتخاب کنم. و در این بین، قرعه به نامِ اثر جذابِ “تنها میان طالبان” افتاد. مستندی که با حضورِ جسورانه‌ی محسن اسلام‌زاده (سازنده مستند) میان طالبان در جریان است. ایشان برای یافتنِ پاسخ به پرسش های خویش، دو هفته ایی، تنها در میان طالبان یا امارات اسلامی افغانستان زندگی می کند. به میان بازارهایشان رفت و آمد می کند، از مراکز آموزشی شان دیدن می کند، در مکان های مذهبی و مراسم های دعاهای این افراد، شرکت می کند. نظاره گر، مانورهای نظامی شان است. این مستند، دنبال زندگی است نه جنگ. اگر برایتان، این جسارت و سر نترس داشتن، جذاب است؛ پیشنهاد می کنم، به نظاره ی این مستند بنشینید.

موضوعات: شاه پرک نوشت, معرفي فيلم  لینک ثابت
[پنجشنبه 1398-12-29] [ 11:47:00 ب.ظ ]

سه دقیقه در قیامت ...

برایم باور نکردنی بود، از چندین نفر سفارش خوانش این کتاب را شنیده بودم، اما فعلا قصد خرید و مطالعه اش را نداشتم… تا اینکه چند کتاب را به همراه یکی از دوستان و خواهرم، سفارش پستی دادیم… وقتی کتاب ها به دستمان رسید، دیدیم به عنوان هدیه، این کتاب در کنار کتابهای سفارشی ما بود. بخاطر حجم کم کتاب، ترغیب شدم تا بخوانمش. واقعا یکی از جذاب ترین و تاثیرگذارترین کتاب ها بود و جا داشت همه توصیه به خواندنش کنند. حال من به سایرین، توصیه میکنم که حتما در اولین فرصت، قبل از مطالعه کتاب دیگری، این کتاب را بخوانند. کتاب سه دقیقه در قیامت، توسط انتشارات شهید هادی تالیف و منتشر شده و به روایت مدافع حرمی با هویت ناشناس است که در جریان عمل جراحی به مدت 3 دقیقه دچار ایست قلبی شده و روایتی که در نزدیکی مرگ تجربه کرده را به شکل جالب بیان می‌کند که این بیان، تلنگری جدی به آدمی می‌زند.

موضوعات: معرفي كتاب, شاه پرک نوشت  لینک ثابت
 [ 11:45:00 ب.ظ ]

اسم تو مصطفاست ...

 یکی دیگر از کتاب هایی که در تعطیلات کرونایی، مطالعه کردم، کتاب “اسم تو مصطفاست” می باشد که زندگینامه ی داستانی شهید مصطفی صدرزاده به روایت همسرش(سمیه ابراهیم پور)، توسط راضیه تجار می باشد. این کتاب، هر چند نثری به جذابیت کتاب های قبلی که در مورد مدافعان حرم خوانده بودم، نداشت ولی برایم جالب بود که شهید این کتاب، درست معرفی شده بود، نه درشت و قابل دست یابی بود. شهید این کتاب، مثل مردم عادی، گاه مهربان بود گاه عصبانی، گاه پر حوصله بود و گاه حوصله اش سر می رفت و ناراحت می شد… از اخلاق های جالب شهید، این شهید، احترام خاص و ویژه ای به خانواده شهدا داشت. و اهل سفر بودنش برایم جذاب و جالب بود. طراحی روی جلد کتاب رو خیلی دوست داشتم.

موضوعات: معرفي كتاب, شاه پرک نوشت  لینک ثابت
 [ 11:43:00 ب.ظ ]

رنگ آمیزی ...

 از آنجایی که یادم میاد، رابطه‌ی خوبی با نقاشی و رنگ‌آمیزی نداشتم، نقاشی‌های دوران مدرسه‌ام را گاه دوستانم در مدرسه و گاه خاله‌ام در خانه می‌کشید. بخاطر شاگرد اول بودن در کلاس؛ معلمان، از این همکاری تغافل می‌کردند و نمره‌ی کامل می‌دادند. هر چند از دیدن نقاشی‌ها و رنگ‌آمیزی‌ها لذت می‌بردم ولی در خود، توانایی انجامش را نمی‌دیدم. مدتها بود، در مورد هنر درمانی شنیده و خوانده بودم و درصدد بودم، خودم را بیازمایم. این تعطیلات بالاجبار کرونایی باعث شد، چندین برگه ی رنگ‌آمیزی مخصوص بزرگسالان، چاپ کنم تا هر روز یک صفحه را رنگ کنم ولی چشمتان روز بد نبیند، مرا چه به این‌کارها؟ در نهایت توانستم در طی دو هفته، فقط یک صفحه را رنگ بزنم. چرا که برایم انتخاب رنگ، نحوه رنگ زدن، … آسان نبود، هرچند شیرینی خاصی برایم به ارمغان آورد. تجربه اولم بدین شکل درآمد. 

 

ادامه »

موضوعات: شاه پرک نوشت, رنگ آمیزی های شاه پرک  لینک ثابت
 [ 06:17:00 ب.ظ ]