|
شاه پرک
|
|
|
|
ماه دوم قرنطینه خانگی هم تمام شد.
در تصور هیچ کداممان، نمیگنجید که روزگاری اینگونه را تجربه خواهیم کرد.
روزگاری که محروم خواهیم شد از نعمتهایی که دیگر حق مسلممان محسوب میشد و از بس به آنها خو گرفته و عادت کرده بودیم، برایمان عادی شده بود.
حق داشتیم وقتی کسی این روزگار را برایمان پیشبینی میکرد، باور نکنیم و به سخره بگیریمش.
مگر میشود محروم شد از آرام گرفتن کنج صحنِ گوهر شادِ امام مهربانمان.
مگر میشود محروم شد از ساعتها صحبت با حضرتِ خواهر، در نزدیکترینِ گوشهی دنجِ ضریحشان، با نگاهِ زیرچشمی و اشک هایِ زیرِ چادرمان تا راحتِ راحت، دردِ دل کنیم.
مگر میشود تولدِ اماممان بیاید و جمکران نباشیم….
مگر میشود محروم شد از در آغوش گرفتنِ عزیزانمان.
مگر می شود….
و کلی مگر میشود هایی که شدند…
شاید این شدنها جوابِ ناشکریهایمان بود…
شاید جوابِ دوزِ بالایِ نق زدنهایمان بود….
شاید شاید…
نمیدانم کدام شاید یا شایدها درست باشد ولی تا خود خدا نخواهد، روزگارِمان همچنین است.
تا خود خدا رحمی نکند، مگر میشودهایِ بسیاری در انتظارمان است.
هر چقدر هم میخواهیم نقش بازی کنیم، دلتنگیها در صداها و چهرههایمان پر رنگتر شده است.
هر چند خودمان را مشغول کردیم ولی باید رفته رفته افکارِ نویی برای زندگیمان دست و پا بکنیم.
۱۵روز دومِ ماهِ دومِ قرنطینهی خود را با حضور در یک دورهی آنلاین، خوانش دو کتاب(يوما/ خون انار گردن پاييز است)، رنگ آمیزی یک صفحه سپری کردم.
موضوعات: تصاوير, شاه پرک نوشت
لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-02-04] [ 05:20:00 ب.ظ ]
|
|
سلام دوستان، به نظرم با تداوم قرنطینه، هر کاری هم نتوانم بکنم، آشپز باشی خواهم شد. ? ? دومین آشپزی که کار خودم بود، کیک دو رنگی بود که بسیار ساده و با مواد ساده بدون نیاز به فِر، درست کردم. اعتراف می کنم که چون تا به حال کیک نپخته بودم، استرس داشتم که آیا نتیجه جالبی خواهد داشت؟ آیا شبیه کیک می شود؟ چه بماند به اینکه کیک شود.. آیا اهل خانه، می پسندند؟ یا برای اینکه ضایع نشوم، چیزی به رویم نخواهند آورد؟ با غلبه به این افکار، به خود جرائت داده و دل به دریا زدم… و نتیجه اش، هرچند کیک ساده بدون تزیینات شد، ولی این آشپزی برایم طعمِ شیرین و جذابی داشت: چون با ترس همیشگی ام مقابله کردم و نگذاشتم بر من پیروز شود. چون به خودم ثابت شد که خواستن، توانستن است. چون دیدم اگر کمی با آشپزی آشتی کنم، او هم با من راه می آید. چون باعث خوشحالی اهل خانه شد. چون…چون…….
کلیدواژه ها: آشپز باشی, به قلم خودم, ترس, تعطیلات, تعطیلات کرونایی, تولیدی, جرئت, جسارت, جوان, خانواده, روز جوان, شاه پرک نوشت, شاه پرک و آشپزی هایش, عید, فِر, قرنطينه, قرنطینه, میلاد, کرونا, کیک, کیک بدون فر موضوعات: شاه پرک نوشت, آشپزي های شاه پرک
لینک ثابت
[دوشنبه 1399-01-18] [ 06:37:00 ب.ظ ]
|
|
| |
تعطیلات عید را چگونه گذراندید؟
من انشایم را با نام خدا شروع میکنم. عیدِ امسال مثلِ هر سال… نه… عیدِ امسال مثلِ هر سال نبود… عید سالهای قبل، شبها از خستگیِ مهمانداری، نایِ حرکت نداشتیم ولی امسال عید غریبانه و متفاوتی تجربه کردیم. از دید و بازدیدهای معمولِ همیشگی خبری نبود. دیگر مهمانِ پشتِ مهمان، نمیآمد. دیگر عجلهای در کار نبود برای زود جمع و جور کردن خانه، آماده شدن برای یک سر رفتن به خانهی اقوام تا آمدن مهمان. فقط و فقط در خانه بودیم و تماسهای صوتی و تصویریِ تبریک سال نو. دقیق نمیدانم، شاید این آزمایش و امتحانی از طرف خدا بود تا به خودمان اثبات کنیم چقدر مرد عمل هستیم یا شاید تنبیهای بود تا به خودمان بیاییم و از ناشکری و نق زدنهای بیدلیلمان دست بکشیم. یا…یا… هر چه بود و هست، باعث شد تا تغییری هر چند کوتاه در سبک زندگیهایمان بوجود بیاید. نمیدانم این سبکِ جدید زندگیمان، تا چه زمانی طول میکشد ولی میدانم خودمان باید قسمتهای خوبش را انتخاب کنیم و ادامه دهیم و از عادتهای بدی که شاید گریبانمان را گرفته، دست بکشیم. باید بیشتر به فکر همنوعان خود باشیم، در کنار همدیگر برای حل مشکلات تلاش کنیم. سعی کنیم مهارتهای بیشتری یاد بگیریم، تمرین کنیم برای صبر بیشتر، برای رفتار مسالمت آمیزتر با جامعه، خانواده،… و خود را، برای زندگی پساکرونایی، با قدرت بیشتری آماده کنیم. این 15روز ابتدای سال99، فرصتی فراهم کرد تا موفق شوم: به خوانش یک کتاب چاپی(ذوالفقار)، گوش به یک کتاب صوتی(خودت باش دختر)، دوبار تماشای یک فیلم بسیار زیبا و آموزنده(23نفر) و تماشای یک مستند جالب(عابدان کُهَنز).
کلیدواژه ها: به قلم خودم, تعطیلات نوروز, تولیدی, خودآگاهی, خودت باش دختر, شاه پرک نوشت, عابدان کُهَنز, عید, فیلم, مستند, مهارت, کتاب, کرونا, ۲۳نفر موضوعات: مناسبت ها, شاه پرک نوشت
لینک ثابت
[جمعه 1399-01-15] [ 11:43:00 ب.ظ ]
|
|
اصلا با آشپزی، میانهای ندارم نه این که متنفرم باشم، بلکه انگیزهای از انجامش نداشتم و ندارم، و از سر اجبار آشپزی میکنم. هر چند همیشه احساسِ وقت تلف کنی هنگام آشپزی به سراغم میآید. با دیدن غذاهای مختلف، شیرینیها و دسرهای رنگارنگِ ساخته دوستان، انگیزه و اشتیاقشان برای آشپزی، از خودم ناامید شده بودم.. یکی از دوستانم، که الان کدبانویی شده، برای بهبود حس من، گفت:"الان حست درسته تا وقتی ازدواج نکنی همین حس رو داری ولی بعدِ ازدواج دیگر حس اتلاف وقت نمیکنی منم همینطوری بودم، مجردی فقط ماکارونی درست کرده بودم بقیه رو بعد ازدواج خود جوش یاد گرفتم.” نمیدانم حرف و استدلالش تا چه حد درسته، حداقل برای من ولی اعیاد شعبانیه باعث شد، حداقل برای یک بار هم شده، با حسِ و انرژی مثبت، چند ساعت را اختصاص به این کار بدهم. پ.ن1: می دانم در مقابل شما، کدبانوها، کار خاصی نکرده ام ولی انرژی مثبت و خوبی از این کار گرفتم… پ.ن2: شاید یکی از نیروهای محرکه ام برای این کار، سوم شعبان بود. ? پ.ن3: به دلیل قرنطینه، تزیین با امکانات موجود در خانه انجام گرفته. #برادر
کلیدواژه ها: آشپزی, اعیاد شعبانیه, برادر, به قلم خودم, تولیدی, دستپخت خودم, دسر, روز پاسدار, سوم شعبان, شاه پرک نوشت, شاه پرک و آشپزی هایش, ژله, کاسترد, کرم کارامل موضوعات: مناسبت ها, شاه پرک نوشت, آشپزي های شاه پرک
لینک ثابت
[یکشنبه 1399-01-10] [ 04:52:00 ب.ظ ]
|
|
زیاد اهل دیدن فیلم در گوشی موبایل نیستم، سینما را ترجیح میدهم ولی تعطیلات کرونایی باعث شد این مورد را هم امتحان کنم. پیشنهادها زیاد بود ولی ترجیج دادم، تجربهی نویی داشته باشم و بجای فیلم، اثری مستند انتخاب کنم. و در این بین، قرعه به نامِ اثر جذابِ “تنها میان طالبان” افتاد. مستندی که با حضورِ جسورانهی محسن اسلامزاده (سازنده مستند) میان طالبان در جریان است. ایشان برای یافتنِ پاسخ به پرسش های خویش، دو هفته ایی، تنها در میان طالبان یا امارات اسلامی افغانستان زندگی می کند. به میان بازارهایشان رفت و آمد می کند، از مراکز آموزشی شان دیدن می کند، در مکان های مذهبی و مراسم های دعاهای این افراد، شرکت می کند. نظاره گر، مانورهای نظامی شان است. این مستند، دنبال زندگی است نه جنگ. اگر برایتان، این جسارت و سر نترس داشتن، جذاب است؛ پیشنهاد می کنم، به نظاره ی این مستند بنشینید.
موضوعات: شاه پرک نوشت, معرفي فيلم
لینک ثابت
[پنجشنبه 1398-12-29] [ 11:47:00 ب.ظ ]
|
|
|
|
|
|